
آیا در ظاهر مسیحی هستیم یا در باطن نیز؟ این سؤال همواره مطرح بوده. پولس رسول نیز در زمان خود، در مورد یهودیان واقعی با همین مورد مواجه بود. میفرماید: "یهودی راستین آن نیست که به ظاهر یهودی باشد، و ختنۀ واقعی نیز امری جسمانی و ظاهری نیست. بلکه یهودی آن است که در باطن یهودی باشد و ختنه نیز امری است قلبی که به دست روح انجام میشود،" (رومیان ۲: ۲۸- ۲۹).
آیا شبها راحت میخوابید؟ یا نگرانی مشقات زندگی و یا مشکلاتی که اطرافیان بهوجود میآورند، نمیگذارند خواب راحتی داشته باشید؟ پس روی این فرمایش داوود نبی تعمق کنید: "من آرمیده، به خواب رفتم، و باز بیدار شدم، زیرا خداوند نگاهم میدارد. از هزاران هزار نخواهم ترسید که از هر سو بر من صف آراستهاند." (مزمور ۳: ۵ و ۶).
آیا گفتن هر جوکی برای ما ايماندارانِ به مسيح، بجا و مفيد است؟ آیا سبکی و جلفی باعث خشنودی خداست؟
آیا میدانید چرا سخنان ما مهم هستند؟ مسیح فرمود: "زبان از آنچه دل از آن لبریز است، سخن میگوید." (انجیل متی ۱۲: ۳۴). در واقع، ما هیچ حرفی را تصادفی نمیگوییم.
بسیاری از مردم جهان تصور میکنند کریسمس یا عید میلاد مسیح صرفاً برای خوش بودن و هديه دادن به يکديگر است. اما ببینیم خودِ مسیح هدف از ظهور و ولادت خود را چه میداند. میفرماید: "دزد نمیآید جز برای دزدیدن و کشتن و نابود کردن؛ من آمدهام تا ایشان حیات داشته باشند و از آن به فراوانی بهرهمند شوند." (انجیل یوحنا ۱۰: ۱۰). بیایید عید میلاد مسیح را فرصتی بدانیم برای دریافت این حیات و داشتن حياتِ فراوان.
برای مسیحیان واقعی، زادروز مسیح، فرصتی ديگر برای خوش گذرانی نیست، بلکه پیامی بس مهم دارد. اشعیای نبی پیشگویی کرده، میگوید: "برای ما کودکی زاده و پسری به ما بخشیده شد؛ سلطنت بر دوش او خواهد بود و او . . . سَرور صلح خوانده خواهد شد." (اشعیا ۹: ۶).
بار ديگر به عيد کريسمس نزديک میشويم. خيلی از ما روزهای شلوغ و پُرمشغلهای داريم و خواهيم داشت! چراغانی کردن بيرون و داخل خانه، گذاشتن درخت کريسمس و تزئين آن، خريد هدايا برای اقوام و دوستان، تهيۀ شرينیجات خوشمزه و پختن غذاهای لذيذ وغيره.
براستی که وعدههای خداوند، بس دلگرمکننده هستند. یکی از آنها چنین است: "میدانیم در حق آنان که خدا را دوست میدارند و بر طبق ارادۀ او فرا خوانده شدهاند، همۀ چیزها با هم برای خیریت در کار است." (رساله به رومیان ۸: ۲۸). بنابراین، اگر ايماندار مسيحی هستيم و خدا را دوست میداریم، نیازی نیست که از مشکلات و سختیها بهراسیم. خدای نيکوی ما، همۀ آنها را برای خیریت ما بهکار میبرد.
همۀ ما هرروزه، با انتخابهای مختلفی روبرو میشویم، انتخابهایی که الزاماً بد یا گناهآلود نیستند.
ما مشتاقیم به راهی برویم که مورد پسند خدا و طبق ارادۀ اوست. در این مورد، حضرت داوود چنین دعا میکند: "خداوند نیکو و راست است؛ از این رو، راه را بر گمراهان مینماید. او فروتنان را در طریق عدالت سالک میگرداند، و راه خویش را به افتادگان میآموزد." (مزمور ۲۵: ۸ و ۹). پس کافی است که فروتن و افتادهدل باشیم.
ببینیم پولس چه درخواستی برای ایمانداران به درگاه خدا میبَرَد. میفرماید: "خداوند محبت شما را به یکدیگر و به همۀ مردم بسیار افزون گرداند. و دلهای شما را استواری بخشد." اما این فزونی یافتن محبت و استواری دل به چه منظوری است؟ میفرماید: "تا آنگاه که خداوند ما عیسی با همۀ مقدسان خود میآید، در حضور خدا، پدر ما، بیعیب و مقدّس باشید." (رسالۀ اول به تسالونیکیان ۳: ۱۲- ۱۳).
بسیاری از مردم، حیران و پریشان میپرسند: "بالاخره کدام راه به خدا میرسد؟" بعضی میگویند: "به هر راهی که واقعاً ایمان داشته باشی، عاقبت رستگار میشوی!" اما خداوند و منجی ما عیسای مسیح، فرمود: "من راه و راستی و حیات هستم؛ هیچکس جز بهواسطۀ من، نزد پدر نمیآید." (یوحنا ۱۴: ۶). واقعيت اين است که همۀ راهها به روم ختم نمیشوند!