پیام يکشنبۀ قيام
در دوران کودکی، هر بار که عبارت “عید پاک” به گوشم میخورد، احساس زیبایی به من دست میداد. کلمۀ “پاک”، پاکیزگی و تمیزی را به یادم میآورد و ناخودآگاه احساس میکردم در آن روزها، همه چیز پاکیزه میشود.
…
در دوران کودکی، هر بار که عبارت “عید پاک” به گوشم میخورد، احساس زیبایی به من دست میداد. کلمۀ “پاک”، پاکیزگی و تمیزی را به یادم میآورد و ناخودآگاه احساس میکردم در آن روزها، همه چیز پاکیزه میشود.
…
ما ايماندارانِ به مسيح در چنین روزی، قيام یا زنده شدن مسیح را جشن میگیریم. زنده شدن عيسی مسيح در سومین روز بعد از مصلوب شدن و مرگ او، پیامهای بسیاری دارد. یکی از آنها اینست که این رویداد باعث گرديد که خدا به ما تولدی تازه ببخشد و اميدی زنده داشته باشيم. پطرس رسول میفرماید: “متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح که از رحمت عظیم خود، ما را به واسطۀ رستاخیز عیسی مسیح از مردگان، تولّدی تازه بخشید، برای اميدی زنده” (اول پطرس ۱: ۳). شکر و سپاس بر خدای نيکوی ما!
در طول سالها تماس با افراد مختلف، با این سؤال روبرو شدهام: “خدا برای بخشیدنِ گناهانِ بشر، چه نیازی داشت که پسر خود را به جهان بفرستد، همان پسری که با او همذات است، تا سرانجام، با مرگی شرمآور بر صلیب کشته شود تا گناهان بشر را کفاره کند؟ چرا صرفاً از سر رحمت خود، گناهان بشر را نمیبخشد؟” چنین سؤالی ناشی از سَبُک انگاشتن “گناه” است! اگر به عمق فاجعۀ وضعیت بشر پی ببریم، متوجه خواهیم شد که برای بخشایش گناهان، یا به بیانی دیگر، بهمنظور خنثی ساختن قدرت گناه، قطعاً ضروری بود چنین بهای سنگینی بهوسيلۀ برۀ بیعيب و بینقص خدا عيسی مسيح خداوند، پرداخت شود.
گناه بشر، از همان انسان اولیه گرفته تا من و شما، عبارتست از تلاش برای “خداسازی نفـْس”. پولس رسول میفرماید: “همه گناه کردهاند و از جلال خدا کوتاه میآیند.” (رومیان ۳: ۲۳) خدا بههنگام خلق انسان، او را بر همۀ امور جهان اقتدار بخشید تا بر آن فرمانروایی کند. اما انسان هیچگاه به این مقام رفیع اکتفا نکرده و کوشیده به مقام خدایی برسد. اینست فاجعۀ وضعیت بشر! اینست ریشۀ همۀ گناهان! اما خدا پسر خود را به جهان فرستاد تا بهجای اینکه بکوشد برابری خود را با خدا حفظ کند، تا عمیقترین سطح، خود را خوار و ذلیل نمايد. همۀ ما که از نسل آن زوج نخستین هستیم، میکوشیم به بالاترین درجه برسیم؛ اما برعکس، پسر خدا که از بالاترین درجه برخوردار بود، خود را تا پایینترین درجۀ خفـّت و خواری پست ساخت. به این ترتیب، او “پادزهر” گناه را فراهم کرد. اینست مفهوم کفاره از طريق صلیب عيسی مسيح!
سعدی، شاعر بزرگ ایرانی، گفته: “نابرده رنج، گنج میسّر نمیشود!” چه گفتۀ پرمغزی! مسیح نیز فرمود: “اگر دانۀ گندم در خاک نیفتد و نمیرد، تنها میماند؛ امّا اگر بمیرد بارِ بسیار میآورد.” (یوحنا ۱۲: ۲۴). مسیح به مرگ و تدفین خود و ثمرات آن اشاره میفرمود. مسیحیان در چنین روزهایی، خاطرۀ مرگ و رستاخیز او را گرامی میدارند، چرا که او با این کار، نجات و حيات ابدیِ ايماندارانش را تضمین نمود. آمین!
در چنین روز جمعهای بود که مسیح، پسر خدا، بر صلیب رفت. اما برای چه؟ پطرس رسول میفرماید: “او خودْ گناهان ما را در بدن خویش بر دار حمل کرد، تا برای گناهان بمیریم و برای پارسایی زیست کنیم،” (رسالۀ اول پطرس ۲: ۲۴). عیسای مسیح، جریمۀ گناهان ما را در چنین روزی بهطور کامل پرداخت نمود، و اکنون ما باید نسبت به گناه بمیریم و برای نيکی مطلق زندگی کنیم.
خوب بهیاد دارم که ۹ ساله بودم و در روز جمعهای که سالگرد مصلوب شدن مسیح بود، هوا ابری شد و باران بارید. در فیلمها دیده بودم که در آن روز، توفان و زمینلرزهای سهمگین واقع شد و باران شدیدی بارید.
…
مدتی پیش و بر حسب تصادف، چند کلیپ در “یوتیوب” دیدم در خصوص شیوهای که حکومت روم برای اعدام مجرمین سیاسی بهکار میبُرد. براستی که این شیوه، بسیار هولناک بود.
…
در این روز که مصلوب شدن عیسای مسیح را گرامی میداریم، کاملاً مناسب است که به مفهوم صلیب پی ببریم. اولاً صلیب جایی است که عیسی، پسر خدا، جانش را فدا کرد تا تاوان گناهان ما را بپردازد. اما صلیب مفهوم دیگری نیز دارد. اینکه ما ايماندارانِ به مسيح و پيروان او، باید نسبت به آنچه قبل از دريافت نجات مسيحی بوديم، با مسيح مصلوب شده باشيم. پولس رسول میفرماید: “با مسیح مصلوب شدهام، و دیگر من نیستم که زندگی میکنم، بلکه مسیح است که در من زندگی میکند؛” (غلاطیان ۲: ۲۰).
چه خوب و پسندیده است که این نوروز زیبا و سال نو را با ستایش خدا و قدردانی از او آغاز کرده،
…
رسم ما ایرانیها این است که پیش از فرارسیدن عید نوروز، یک خانهتکانی اساسی انجام میدهیم. حال، در آستانۀ سالی نو، مناسب است که از این رسم کهن استفاده کنیم و دل خود را خانهتکانی کنیم. پولس رسول میفرماید: “پس بیایید عید را نه با خمیرمایۀ کهنه، یعنی خمیرمایۀ بدخواهی و شرارت، بلکه با نان بیخمیرمایۀ صداقت و راستی برگزار کنیم.” (اول قرنتیان ۵: ۸).