رادیو مژده

وبلاگ‌ها

امید

در ادبیات ما آمده که “در ناامیدی بسی امید است.” به‌راستی که ناامیدی عارضۀ ویرانگری است. بسیاری از مردم، با مشاهدۀ ناسازگاریها، مصائب و بی‌عدالتی‌های اجتماع بشری، دچار ناامیدی و سرخوردگی می‌شوند. دیدنِ موفقیت و کامیابی ستمگران و خم شدن کمر ستمکشان، به‌راستی که باعث ناامیدی و سرخوردگی است. یکی از پیامدهای ناامیدی نیز افسردگی می‌باشد که گریبان بسیاری را گرفته است.

کشش‌های جنسی

در نوجوانی، وقتی هنوز یکی دو سال از ایمان آوردنم به مسیح نمی‌گذشت، دربارۀ وسوسه‌ها و کشش‌های جنسی با برادرِ ایمانداری صحبت می‌کردم که دو سه سالی از من بزرگتر بود و مدت کوتاهی از ازدواجش می‌گذشت. به او گفتم: “خوش به حالت که ازدواج کرده‌ای و از وسوسه‌های جنسی آزاد شده‌ای.”

قدرتِ زبان!

چقدر تأسف می‌خورم وقتی می‌بینم عده‌ای از مسيحيان ایرانی، در پیروی از تعالیم بعضی از واعظان غربی، آیات کلام خدا را نادرست درک و تفسير می‌کنند. یکی از این آیات، این است: “مرگ و زندگی در قدرت زبان است” (کتاب امثال ۱۸:‏ ۲۱).

ستمکاری!

وقتی خبرها را می‌خوانم، وقتی متوجه می‌شوم که چطور ممالک قدرتمند، به‌خاطر منافع اقتصادی یا ژئوپولیتیک، به ممالک ضعیف زور می‌گویند، در حقشان ستم روا می‌دارند و برایشان تعیین تکلیف می‌کنند، بی‌نهایت اندوهگین می‌شوم. وقتی می‌بینم انسان‌ها، از هر دین و مذهبی، به‌خاطر تعصبات کورکورانه، بر دیگران ظلم می‌کنند، دلم به درد می‌آید.

رفیق نیمه‌راه!

همۀ ما در طول زندگی‌مان، خویشان یا دوستان بسیار نزدیکی داشته‌ایم که بدون هیچ‌گونه دلیل موجه، رابطۀ خود را  با ما قطع کرده‌اند، یا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏بدتر از همه، شاید هم از پشت به ما خنجر زده و یا خیانت کرده‌اند! چقدر دردناک است! زخم ناشی از آن، شاید تا آخر عمرمان در قلبمان باقی بماند. هرچقدر رابطه‌مان با آن شخص نزدیکتر و صمیمی‌تر بوده باشد، زخم ما نیز عمیق‌تر خواهد بود.

ارادۀ خدا یا ارادۀ من!

“خدا دعايم را نشنيد!”. این گفته‌ای است که از بسیاری می‌شنوم. می‌گویند که برای فلان موضوع دعا کردند اما خدا دعایشان را نشنید، به همین دلیل سرخورده و دلسرد می‌شوند. شاید ما نیز خودمان به همین گونه بیندیشیم و فکر کنیم که خدا بعضی از دعاهای ما را نمی‌شنود.