پنتیکاست، روز ولادت کلیسا
مسیحیان واقعی میدانند که پنتیکاست، یکی از اعیاد مهم مسیحیت است. این عید در کنار عید میلاد مسيح، عید قیام، و روز صعود مسیح به آسمان قرار دارد. عید اول، یعنی میلاد مسیح، در روز ۲۵ دسامبر برگزار میشود. عید دوم یعنی عید قیام، در اوائل بهار و در یک روز یکشنبه جشن گرفته میشود.
در قرون اولیۀ مسیحیت، عید میلاد چندان مهم بهشمار نمیآمد، و روز قیام، عید اصلی سالانه را تشکیل میداد، چرا که یادآور مهمترین رویداد مسیحیت است، رویدادی که مسیحیت بر آن استوار است و بدون آن، پیام نجات انسان مفهومی ندارد. چهل روز بعد از عید قیام، روز صعود مسیح به آسمان جشن گرفته میشود، اما متأسفانه امروزه، در بعضی از کشورها، اهمیت چندانی برای آن قائل نیستند، زیرا به مفهوم آن توجهی نمیشود. چهارمین عید، به مناسبت روز پنتیکاست جشن گرفته میشود که در این مقاله، میکوشیم مفهوم و اهمیت آن را تشریح کنیم.
از اوائل قرن بیستم که نهضت مشهور به "نهضت پنتیکاستی" آغاز شد و همچنین، وقتی از دهۀ ۱۹۶۰، کلیساهای قدیمی پروتستان نیز در ضمن حفظ هویت کلیسایی خود، به این نهضت پیوستند، مفهوم واقعی این روز و این عید بهتدریج تغيير نمود! لازم است توضیح دهیم که طبق تعلیم کلیساهای پنتیکاستی، و بعد، کلیساهای قدیمی پروتستان که به این جریان علاقه نشان دادند، عطایای روحالقدس، نظیر سخن گفتن به زبانهای بیگانه، نبوت کردن، یعنی بیان پیامی الهی تحت الهام روحالقدس، و همچنین عطای شفا از بیماریها، امروزه نیز همانند عصر رسولان مسيح، باید تحقق یابد. کلیساهایی که با نام مشخص "پنتیکاستی" شناخته میشوند، بر این اعتقاد اصرار دارند که یگانه نشانۀ "تعمید در روحالقدس" همانا سخن گفتن به زبانهای بیگانه است که روحالقدس عطا میکند. اما از اوائل دهۀ ۱۹۶۰، وقتی کلیساهای قدیمی پروتستان، نظیر کلیسای پرزبیتری (که در ایران به نام "کلیسای انجیلی" معروف است) یا کلیسای اَنگلیکن (که در ایران به "کلیسای اسقفی" شهرت دارد)، به عطایای روحالقدس توجه نشان دادند، به "کلیساهای پنتیکاستی" نپیوستند، بلکه در درون کلیسای خود، این اعتقاد را تعلیم دادند که روحالقدس امروز نیز عطایای روحانی را به ایمانداران ارزانی میدارد، و نیز اینکه نشانۀ "تعمید در روحالقدس" فقط سخن گفتن به زبانهای ناشناخته نیست، بلکه میتواند عطایای روحانی ديگر نيز باشد. از این رو، این دسته از کلیساها را "کاریزماتیک" مینامند، یعنی معتقد به "کاریزما"، به معنای "عطای روحالقدس". چیزی نگذشت که گروههای مختلفی تشکیل شدند که نه به کلیساهای پنتیکاستی وابسته بودند و نه به کلیساهای قدیمی پروتستان. این گروهها نیز تعلیم میدهند که نشانۀ "تعمید در روحالقدس" الزاماً فقط سخن گفتن به زبانهای بیگانه نیست، بلکه میتواند عطایای ديگر روحالقدس نيز باشد که در رسالۀ اول پولس رسول به قرنتیان، فصل ۱۲، آیات ۸ تا ۱۰ ذکر شدهاند.
با این توضیحات دربارۀ جریانات پنتیکاستی و کاریزماتیک در قرن بیستم و بیست و یکم، اکنون میتوانیم به موضوع اهمیت "عید پنتیکاست" بپردازیم.
وقتی در بارۀ پنتيکاست و آنچه در آن روز واقع شد سخن میگوييم، خوب است به اين نکتۀ مهم توجه داشته باشيم که اهمیت "روز پنتیکاست"، صرفاً "تکلم به زبانها" نبود. وقتی به کتاب اعمال رسولان، فصل دوم، مراجعه میکنیم و با دقت، این بخش از کتاب اعمال رسولان را مطالعه میکنیم و به نتایج آن میاندیشیم، به یک حقیقت بسیار مهم پی میبریم که اکنون به شرح آن میپردازیم.
در آن روز که "عید پنتیکاست" طبق حکم شریعت موسی برگزار میشد، یهودیان نه فقط از سرتاسر فلسطین در اورشلیم گرد آمده بودند، بلکه بسیاری از یهودیانی نیز که در ممالکت مختلف دنیا زندگی میکردند و به زبانهای آن سرزمینها سخن میگفتند، در آنجا حضور داشتند. توجه به یک نکته بسیار حیاتی است، این نکته که یهودیان خود را یگانه قوم برگزیدۀ خدا میدانستند و تمام وعدههای الهی را فقط متعلق به خود به شمار میآوردند. ایشان بر این باور بودند که حتی وقتی مسیح موعود ظهور کند، فقط و فقط برای نجات قوم اسرائیل خواهد آمد و بس. ایشان هیچگاه حتی تصور این را نیز نمیکردند که ممکن است خدا قصد دارد از سایر قومها و ملتها نیز تفقد بهعمل آورد و رستگاری جاودانی را به آنان نیز ارزانی دارد. این در حالی است که در کتابهای انبیای یهود، مثلاً کتابی چون اشعیای نبی، نجات و رستگاری برای سایر اقوام نیز در نظر گرفته شده بود و بهصراحت گفته شده بود که مسیح موعود "نور ملتها" خواهد بود.
به این نکته، يا به یک اعتقاد دیگرِ یهودیان نیز اشاره کنیم. ایشان طبق احادیث خود، روز پنتیکاست را همان روزی تلقی میکردند که خداوند بر کوه سینا، شریعت را به موسی عطا فرمود. در یکی از کتابهای تلمود که حاوی تفسیرها و احادیث علمای دین یهود است، به نکتۀ عجیبی اشاره شده. گفته شده که در آن روز، در پای کوه سینا، نه فقط قوم اسرائیل، بلکه هفتاد ملت دیگر نیز حضور داشتند و خدا عهد و میثاق خود را به آنها نیز پیشنهاد داد. اما از میان آنها، فقط قوم اسرائیل عهد خدا را پذیرفت. البته این فقط یک حدیث است و در کتب الهامی عهدعتیق، اشارهای به آن نشده است.
اکنون، با تمام این اوصاف، بیایید به روز پنتیکاست برگردیم. در صبح آن روز، طبق فرمایش کتاب اعمال رسولان، "ناگاه صدایی همچون صدای وزش تندبادی از آسمان آمد و خانهای را که در آن نشسته بودند، به تمامی پر کرد. آنگاه، زبانههایی دیدند همچون زبانههای آتش که تقسیم شد و بر هر یک از ایشان قرار گرفت." (کتاب اعمال ۲: ۲-۳). اگر این واقعه را با رویدادِ نزول خداوند بر کوه سینا و رعد و برق و صدا و دود و آتشی که آن را همراهی میکرد، مقایسه کنیم، شباهت عجیبی میان آنها میبینیم. اگر طبق احادیث یهود، خدا در آن روز، با قوم اسرائیل عهد بست و شریعت خود را به ایشان عطا فرمود، گویی در واقعۀ این روز پنتیکاست نیز میخواست کاری شبیه به آن را انجام دهد. اما این بار، یک تفاوت شگرف دیده میشود. این بار، مخاطبین خداوند فقط قوم اسرائیل نبود. این بار، خدا با زبانهای قومها، ملتها و نژادهای گوناگون سخن میگفت و عهد و میثاق خود را به همۀ انسانها عرضه میکرد. پس زبانها، صرفاً وسیله بود، وسیلهای برای سخن گفتن خداوند با تمامی ملتها. روحالقدس بهوسیلۀ این زبانها "اعمال عظیم خدا" را شرح میداد (کتاب اعمال ۲: ۱۱)، این که اکنون نجات و رستگاری ابدی در عیسای ناصری ظاهر شده که همان مسیح موعود است. این بار، اعمال عظیم خدا دیگر محدود به قوم یهود نمیشود، بلکه به تمام اقوام و ملتها. این است یکی از مفاهیم "عید پنتیکاست".
مفهوم دیگر این است که درست همانطور که در زمان موسی، خدا بر فراز کوه سینا، مستقیماً با قوم خود سخن گفت (گرچه ایشان از عظمت و هیبت آن صحنه به ترس افتاده بودند)، در این روز نیز خداوند از طریق روحالقدس، پیام الهی خود را به زبان همۀ ملتها بیان کرد. این پیام را انسانها به قومها و ملتهای گوناگون بیان نکردند، بلکه مستقیماً خودِ روحالقدس. این کار فوق طبیعی روحالقدس، سبب شد مردمان از تمامی ملتها، بهسوی جمع رسولان جذب بشوند، و پطرس نیز فرصت یافت تا با تکیه به پیام روحالقدس که به شکلی فوق طبیعی بیان شده بود، شرح دهد که این مسیح موعود همان عیسای ناصری است که از مردگان برخاسته است. باید توجه داشت که مخاطبین پطرس و سایر رسولان از این وقایعی که بهتازگی در اورشلیم اتفاق افتاده بود، آگاهی داشتند، اما دلیلی نمییافتند که به آن ایمان بیاورند. اما وقتی پیام الهی را مستقیماً از طریق روحالقدس شنیدند، پیامی که بهطور فوق طبیعی به زبان خودشان بیان شده بود، دیگر دلیلی نمییافتند که آن را رد کنند.
بنابراین، در نتیجۀ این رویداد، در آن روز حدود سه هزار نفر تعمید گرفتند و به جمع ايماندارنِ به مسيح پیوستند. در اینجا بود که "کلیسا" تشکیل شد، یعنی جمع ایمانداران، "کلیسایی" که متشکل از مردمان از زبانهای مختلف بود. واقعیت این بود که "کلیسا" را انسانها به وجود نیاوردند، بلکه خودِ روحالقدس. این ما را به یاد فرمایش خداوندگارِ ما، مسیح، میاندازد که پیش از مصلوب شدنش، فرمود: "بر این صخره، کلیسای خود را بنا میکنم و دروازههای هاویه (یعنی قدرت مرگ) بر آن استیلا نخواهد یافت." (انجیل متی ۱۶: ۱۸). مسیح به شاگردانش نفرمود که "ایشان" کلیسا را بنا خواهند کرد، بلکه فرمود این کار را "خودش" انجام خواهد داد. به همین جهت است که پولس رسول میفرماید که خدا "همه چیز را زیر پاهای او نهاد، و مقرر فرمود که او برای کلیسا سَرِ همه چیز باشد، کلیسایی که بدن اوست، یعنی پُری او که همه را در همه پر میسازد." (رساله به افسسیان ۱: ۲۲-۲۳). پنتیکاست روزی بود که کلیسا مستقیماً توسط خداوند تأسیس شد. این است مفهوم واقعی "عید پنتیکاست". پنتیکاست "عید زبانها" نیست، بلکه عید "ولادت کلیسا" است، کلیسایی که "حکمت گوناگون خدا بر ریاستها و قدرتهای جایهای آسمانی" را آشکار میسازد (افسسیان ۳: ۱۰).
شايد شنيده باشيد که شاگردان مسيح پیش از روز پنتیکاست، از ترس بزرگان یهود، دائماً پشت درهای بسته مخفی میشدند. ولی چون در روز پنتیکاست، روحالقدس بر آنان فروریخت، شهامت یافتند و شروع به موعظه کردند. بايد توجه داشته باشيم که طبق تعلیم روشن انجیلها، شاگردان مسیح با دیدن عيسای از مردگان برخاسته، ترسشان فروریخت و از پشت درهای بسته بیرون آمدند. آنان شهامت یافتند و به زادگاه خود در شمال فلسطین، یعنی ناحیۀ جلیل برگشتند و در آنجا بارها عیسای زندهشده را ملاقات کردند. و بالاخره، طبق فصل اول از همین کتاب اعمال رسولان، مشاهده میکنیم که ایشان بار دیگر، به جنوب فلسطین، یعنی ناحیۀ یهودیه و به شهر اورشلیم آمدند. در آنجا بود که ده روز پیش از عید پنتیکاست، خداوندگارِ ما مسیح را بر تپهای که مُشرِف به اورشلیم بود، ملاقات کردند و از او دستور یافتند که در اورشلیم بمانند تا روزی که روحالقدس بر آنان نازل شود و قدرت بيابند و شاهدان مسيح باشند. "اما چون روحالقدس بر شما آید، قدرت خواهید یافت و شاهدان من خواهید بود، در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامِرِه و تا دورترین نقاط جهان." (کتاب اعمال ۱: ۸). وقتی مسیح در مقابل چشمان ایشان به آسمان بالا برده شد، ایشان بدون ترس وارد اورشلیم شدند و مشغول دعا گردیدند تا وعدۀ مسیح در مورد روحالقدس جامۀ عمل بپوشد. ایشان دیگر ترسی نداشتند. قیام و صعود مسیح شهامت لازم را به ایشان داده بود. آنچه ایشان در اختیار نداشتند، "طرح و برنامۀ عمل" بود. ایشان نمیدانستند کار تأسیس "کلیسا" را از کجا و چگونه باید آغاز کنند. و این همان کاری بود که روح مقدس خداوند در روز پنتیکاست انجام داد. از آن لحظه به بعد، ایشان تحت هدایت روحالقدس، به موعظه و تعلیم و تعمید افراد همت گماردند تا جایی که حتی جان خود را در این راه دادند.
این است مفهوم "عید پنتیکاست". این است اهمیت "روز پنتیکاست". این عید به مناسبت "ولادت کلیسا" به دست روحالقدس برگزار میشود. پس این روز را بهطور شایستۀ روحالقدس جشن بگیریم و او را بهخاطر بنیانگذاری کلیسا سپاس گوییم و خدای پدر را بهوسیلۀ خداوندگارِ ما، عیسی مسیح، جلال دهیم. آمین!