يکی از دانشمندان برجستۀ الهيات، جملۀ مشهوری دارد با این مضمون:
“تاریخ، متعلق به شفاعت کنندگان است”. من خود شخصاً تجربیات زیادی از نتایج خیرهکنندۀ دعاهای شفاعتآميز داشتهام، دعاها برای خانواده، دوستان، کلیسا و کشورم. بارها شاهد بودهام که این دعاها، عزیزانی را از میان سختترین توفانهای زندگیشان عبور داده و خودشان بعدها گفتهاند که در میانۀ توفان، بهیکباره حضوری نیرومند را حس کردهاند که آنها را از آن شرایط، بهسلامت عبور داده است. اعضای خانواده و دوستانی را بهیاد میآورم که در اثر مداومت در دعایم برای ایشان، با وجود سالها بیتفاوتی یا حتی ضديت نسبت به ایمانم، به مسيح ايمان آوردهاند و اکنون عضوی از خانوادۀ الهی هستند.
شهادت مردان و زنان ایمان را بهیاد میآورم که در اثر دعاهای شفاعتآميز آنها، دگرگونیهای عظیمی را در سرزمینشان موجب شدند. کتابمقدس و تاریخ پُر است از مردان و زنان مشهور یا گمنامی که با شجاعت دعاهای شفاعتآميز خود را ادامه دادند و سرنوشتها را عوض کردند. وقتی دعای پرشور ابراهیم را برای سدوم و غموره در فصل هجدهم کتاب پیدایش میخوانم، حس میکنم دنیای امروز ما بیش از هر زمان دیگری به شفاعت کنندگانی وقفشده نیاز دارد تا تاریخی تازه را بسازند، چنانکه پولس رسول نیز میفرماید: “بنابراین، پیش از هر چیز، سفارش میکنم که مؤمنان درخواستها، دعاها، شفاعتها و شکرگزاریها را برای همۀ مردم بهجا آورند،” (اول تیموتائوس ۲: ۱).