رادیو مژده

تعالیم مسیحی

تأثير کلام خدا

من ايمانداری نسبتاً قديمی‌ هستم و حدود سی و چهار سال پيش با عيسی مسيح حقيقی آشنا شدم. من کتاب انجيل را از قسمت متی، با يک کشيش ايرانی مطالعه ‌کردم و بتدريج مجذوب مسيح شدم چون مسيح شخصيت و سخنانی متفاوت با ديگران داشت.

بوی خوش

آن روز را خوب به یاد دارم. کلاس دوم دبستان بودم. معلم ما آقایی بود با کت و شلوار سورمه‌ای که همیشه عطر خاصی به‌کار می‌برد. در آن روز، او یکی از هم‌کلاسی‌های ما را که پسر بسیار شلوغی بود، چنان به باد کتک گرفت که من فکر می‌کردم آن بچه خواهد مرد.

بوی جنگ!

وقتی در اخبار صحبت از احتمال وقوع جنگ به‌میان می‌آید، دلم می‌لرزد. جنگ، خشونت، خون‌ریزی، ویرانی و هزار مصیبت دیگر! به این فکر می‌افتم که در چه دنیای ناامنی زندگی می‌کنیم.

به ‌سادگی کودکان!

یکی از نزدیکانم می‌گفت که در کودکی، بارها این جمله را از پدرش شنیده، جمله‌ای که بر روی او تأثیر بسیاری گذاشت: “پسرم، من از آیندۀ تو خیلی نگرانم. تو با این سادگی‌ات، چطور خواهی توانست میان این جماعت گرگ‌صفت زندگی کنی؟”.

به کجا چشم دوخته‌ایم؟

سالها پیش، گروهی محقق آزمونی را طراحی کردند. آنها فیلمی ساختند که در آن، دو گروه با لباس‌های زرد و سیاه، توپ بسکتبال را به هم پاس می‌دادند. آنها از تعدادی داوطلب خواستند با مشاهدۀ فیلم، تعداد پاس‌هایی را که رد و بدل می‌شد، با دقت بشمارند.

به چه امید بسته‌ایم؟

یادم هست که از همان اوائل دورۀ جوانی، فقط یک چیز به من امید و هدف می‌بخشید، و آن هم “خدمت به خداوند” بود. وقتی در مؤسسات بازرگانی کار می‌کردم، گرچه همیشه به‌عنوان کارمندی کوشا و وظیفه‌شناس مشهور بودم، ولی از کارم لذت نمی‌بردم. دلم می‌خواست به کاری مشغول باشم که “ارزشی ابدی” داشته باشد.