رادیو مژده

تعالیم مسیحی

مِه

چند روزی است مِه غلیظی شهر ما را پوشانده، به‌طوری که بیشتر از ۵۰ متر را نمی‌توان دید. هر روز هواشناسی را چک می‌کنم، اما تا ده روز آینده قرار نیست وضع هوا تغییر کند.

محنتِ محبت

مدتی پیش، شخصی مبلغ قابل توجهی از من قرض خواست. خوشبختانه آن مبلغ را داشتم و به او دادم، یعنی در واقع تمام پس‌اندازم را! به من گفت که ظرف سه هفته، آن را پس خواهد داد.

محافظت الهی

بعضی از ما، پدر و مادرهای خوبی داشته‌ایم که به درستی از ما محافظت کرده‌اند. شاید خودِ ما نیز پدر یا مادر باشیم و اشتیاق کامل داشته باشیم که از فرزندان خود مانند مردمک چشم خود محافظت به‌عمل آوریم.

لبِ چشمۀ درون

آن شبِ دردناک را خوب بياد دارم. همۀ امیدهایم را در دنیا از دست داده بودم. احساس می‌کردم که دیگر سعادتی برایم در این دنیا باقی نمانده است. خود را در بدبختی کامل می‌دیدم. از قضا داشتم فصل چهارم انجیل یوحنا را می‌خواندم، آنجا که مسیح به آن زن سامری فرمود: “اما هر که از آن آب که من به او دهم بنوشد، هرگز تشنه نخواهد شد،” (یوحنا ۴:‏۱۴). من در دل خود فریاد زدم: ولی خداوندا، من هنوز تشنه‌ام!

فقيران

دیشب دوستی از فقر و تنگدستی دوران کودکی خود برایم صحبت می‌کرد. می‌گفت که بسیاری از اوقات، هیچ چیز برای خوردن نداشتند. بعد، بازگو کرد که چطور در محله‌شان، بعضی از مادران، به‌خاطر فقر مطلق، اقدام به خودسوزی کردند. از شنیدن این خاطرات، بسیار غصه‌دار شدم و به یاد شرایط سخت دوران کودکی و نوجوانی خودم افتادم.

غلامان و کنیزان

وقتی در سنین نوجوانی شروع به شرکت در جلسات کلیسایی کردم و به مسیح ایمان آوردم، بسیار شاد بودم که “فرزند خدا” شده‌ام (يوحنا ۱: ۱۲). مدتی بعد که کلام خدا را دقیق‌تر خواندم، شادی‌ام افزون شد، چرا که پی بردم نه فقط “فرزند خدا” هستم، بلکه “هم‌ارث با مسیح” (رومیان ۸: ‏۱۷) و نیز کاهن برای خدا (مکاشفه ۱: ۶).