وسوسۀ خوشیهای جوانی!
بیژن از یه خونوادۀ سنّتی بود. بین پدر و مادرش و بچهها فاصلۀ زیادی بود و پدرش حکم “آقا” رو داشت. شرایط خونواده باعث شده بود که بیژن پسر گوشهگیر و خجالتی و کمرويی باشه و حس میکرد باید همیشه طبق میل پدر و مادرش رفتار کنه. اون، هیچوقت جرأت نداشت با والدینش دربارۀ احساسات و خواستههای نوجوونیش صحبت کنه. بیژن با دوستاش احساس راحتی بیشتری میکرد تا با پدر و مادرش.
…