ما نباید فکر کنیم که همۀ کلیساهای معروف و مشهور در غرب خوبند، چون پرجمعیت هستند و بهترین پیکنیکها و سمینارها را دارند و گروه پرستندگانشان با بهترین و گرانترین آلات و ابزار موسیقی مجهز هستند و جشنهای مفصلی مخصوص کریسمس و عید قیام دارند.
این چیزها همیشه نشانۀ زنده بودن يک کلیسا و بیانگر این نیستند که آن کليسا موافق دلِ خداوند است. خداوند به ظاهر نگاه نمیکند، بلکه به قلب و انگیزهها مینگرد.
اعضای نفسانی این کلیساها خداترسی واقعی را نمیشناسند. قدوسیت و پاکی و اطاعت از کلام خدا در زندگیشان دیده نمیشود. اما کلیسا و یا جماعت مسیحیای که حقیقتاً به عیسی مسیح، مظهر خدای محبت و عدالت، ایمان آوردهاند، با قدرت روحالقدس، روح خدا، در خداترسی و قدوسیت و پاکی زندگی میکنند و همانطور که در کتاب مکاشفه، فصل سوم، آیات ۸، ۹ و ۱۰ آمده، از کلام خدا اطاعت مینمایند، نام مسیح را انکار نمیکنند و در تمام مشکلات، صبر و تحمل نشان میدهند. چنین کلیسایی محبوب خداست و درِ اینگونه جماعتهای مسیحی را هیچ قدرتی نمیتواند ببندد. چون کلیسای واقعی ساختمان نیست. شاید درِ ساختمان کلیسا که ساختۀ دست بشر است، بسته بشود، ولی هیچوقت درِ قلب انسان را نمیشود بست و ایمان واقعی را نمیشود از بین برد.
طبق فرمایش کلام خدا در کتابمقدس، کلیسای واقعی بر صخرۀ عیسی مسیح بنا شده و قدرتهای جهنم هرگز بر آن چیره نخواهد شد. چون ارادۀ خدا این است که انسانها، مژدۀ نجاتِ عیسی مسیح را بشنوند و از گناه توبه کنند و آمرزیده بشوند و از موت و جهنم ابدی نجات بیابند و با کمک روح و کلام خدا زندگی پاک و خداپسندانهای داشته باشند.