دوستان گرامی، در اين مقاله میخواهيم در بارۀ زندگی تحت اختيار عيسی مسيح، با شما صحبت کنيم. در مورد زندگی مسيحی، دو عقيدۀ اشتباه در ميان بعضی از مسيحيان وجود دارد که مختصراً به هر يک اشاره میکنيم. عدهای عقيده دارند که چون عيسی مسيح را در زندگی خود پذيرفتهاند، بايد سعی و کوشش فراوان نمايند تا زندگی خداپسندانهای را بر اساس تلاشهای شخصی خودشان داشته باشند.
عدهای ديگر نيز معتقدند که چون مسيح وارد زندگی آنها شده، ديگر لازم نيست که هيچ کاری برای داشتن يک زندگی خداپسندانۀ مسيحی انجام دهند. اين دو عقيده ظاهراً درست بنظر میرسند، اما اگر عميقتر به آنها توجه کنيم میفهميم که هر کدام ضعفی اساسی دارد. برای پیبردن به اين ضعفها، قسمتهائی از کلام خدا را برايتان ذکر میکنيم. در نامههای پولس رسول به روميان و غلاطيان به اين آيات برمیخوريم: "میدانم که در من يعنی در طبيعت نفسانی من جائی برای نيکوئی نيست، زيرا اگرچه ميل به نيکی کردن در من هست ولی قدرت انجام آنرا ندارم" (روميان فصل هفتم، آيۀ ١٨). "من با مسيح مصلوب شدهام بطوريکه ديگر آنکه زندگی میکند من نيستم، بلکه مسيح است که در من زندگی میکند و در خصوص اين زندگانی جسمانیای که من اکنون دارم، فقط بوسيلۀ ايمان به پسر خدا که مرا محبت کرد و جان خود را بخاطر من داد زندگی میکنم" (غلاطيان فصل دوم، آيۀ ٢٠). "زيرا انجيل نشان میدهد که خدا چگونه آدميان را کاملاً نيک میشمارد و اين پايه ايمان و بر ايمان بنا شده است چنانکه کتاب مقدس میفرمايد: مرد نيکو بوسيلۀ ايمان خواهد زيست" (روميان فصل اول، آيۀ ١٧).
در واقع، اگر بخواهيم فقط به سعی و کوشش خودمان تکيه کنيم، نمیتوانيم زندگی خداپسندانهای داشته باشيم، و اگر بگوئيم که برای داشتن چنين زندگیای هيچ کاری لازم نيست انجام دهيم، باز هم نمیتوانيم زندگی خداپسندانهای داشته باشيم. حالا بايد بپرسيم که، چطور میتوانيم زندگی خداپسندانهای داشته باشيم؟ پاسخ صحيح اين است که، زندگی خداپسندانه زندگیای است که کاملاً تحت اختيار مسيح باشد. ما گناهکار و محکوم به مرگ ابدی بوديم، چون به عيسی مسيح ايمان نداشتيم. اما هنگامی که به او ايمان آورديم، از گناهان خود آمرزيده و پاک شديم و روح خدا در وجودمان ساکن شد. حالا که روح خدا در وجود ما است، میتوانيم زندگی خداپسندانهای داشته باشيم بشرط اينکه مطيع روح خدا باشيم. قدرت و توانائی انسانی ما محدود است، اما قدرت و توانائی الهی روحالقدس که در درون ما میباشد نامحدود است. پس ما با تکيه بر توانائی و تلاشهای خودمان نمیتوانيم زندگی خداپسندانهای داشته باشيم، اما اگر دائماً از روح پاک خدا پيروی کنيم، زندگی ما تحت اختيار مسيح و يقيناً خداپسندانه است.
مردم دنيا را از لحاظ روحانی میتوان به اين سه گروه تقسيم کرد: غير مسيحيان، مسيحيان نفسانی و مسيحيان روحانی. گروه اول يا غير مسيحيان، افرادی هستند که قلبشان با خون مسيح از گناه پاک نشده است و روحالقدس در وجودشان ساکن نيست. اين اشخاص صاحب زندگی جاودان نمیباشند و سرنوشت وحشتناکی خواهند داشت. کلام خدا در اول قرنتيان فصل دوم، آيۀ ١٤ در بارۀ اين اشخاص میفرمايد: "کسی که روحانی نيست نمیتواند تعاليم روح خدا را بپذيرد، زيرا به عقيدۀ او اين تعاليم پوچ و بیمعنی هستند و در واقع چون تشخيص اين گونه تعاليم محتاج به بينش روحانی است، آنها نمیتوانند آنرا درک کنند". کسی که به مسيح ايمان نياورده و روحالقدس در وجودش ساکن نشده است، نمیتواند تعاليم روح پاک خدا را بفهمد. چنين شخصی در راههای کج اين دنيا راه میرود و دستخوش شهوات جسمانی و اسير تمايلات و افکار نفسانی خود میباشد. تمام غيرمسيحيان بايد توجه داشته باشند که انسان در نظر خدا گناهکار است. کلام خدا در روميان فصل سوم، آيۀ ٢٣ میفرمايد: "همه گناه کردهاند و از جلال خدا محرومند". و در روميان فصل ششم، آيۀ ٢٣ میفرمايد: ". . . مزدی که گناه میدهد موت است. . .". بله، همۀ انسانها گناه کردهاند و مزد گناه انسان، موت، يعنی جدائی از خدا میباشد.
حقجوی عزيز، اگر شما هنوز آمرزش گناهان خود را از خدا دريافت نکردهای، بدان که عيسی مسيح بیگناه، مظهر خدای قدوس، خون پاکش برای آمرزش گناهان بسياری بر صليب ريخته شد و تنها خون ريخته شدۀ او، میتواند قلب شما را از گناه پاک نمايد. شايد بپرسی، چرا عيسی مسيح؟! چون فقط مسيح از ازل با خدا بود و میبايست برای آمرزش گناهان ما و شما بر روی صليب بميرد. فقط مسيح کاملاً بیعيب و بیگناه بود و گناه، در ذات و طبيعت او و در زندگیاش وجود نداشت. فقط مسيح میتوانست خود را بوسيلۀ روح جاودانی به خدا تقديم کند. و فقط مسيح سه روز پس از مرگ دوباره زنده شد و تا ابد زنده خواهد بود. پس، فقط عيسی مسيح خداوند، قادر است مسير زندگی انسان گناهکار را از دوزخ به آسمان تغيير بدهد. بنا براين، وقت را تلف نکن و همين حالا شخصاً مهمترين تصميم را در زندگیات بگير و عيسی مسيح خداوند را بعنوان نجات دهندۀ خود بپذير. چطور؟ به خدا اعتراف کن که گناهکار و طالب هديۀ نجات میباشی. خون مسيح را که بر روی صليب ريخته شد، بعنوان جريمۀ گناهانت بپذير. به عيسی مسيح خداوند، که برصليب مرد، پس از مرگ روحاً و جسماً از مردگان قيام نمود و زنده است، قلباً اعتماد کن. آنگاه بعنوان يک ايماندار مسيحی، او را پيروی نما و بر طبق کلامش زندگی کن.
گروه دوم يعنی مسيحيان نفسانی، اشخاصی هستند که به مسيح ايمان دارند اما زندگی آنها بطور کامل تحت اختيار مسيح نيست. در اول قرنتيان فصل سوم، آيۀ ٣ در بارۀ اين اشخاص میفرمايد: "چون شما هنوز هم نفسانی هستيد . . .". اين افراد به عوض اينکه مطيع روح خدا باشند و به ياری روحالقدس خواهشهای نفس را پايمال کنند، گول شيطان را خورده و اختيار خود را به دست هوسهای خود میدهند. اين اشخاص بجای اينکه دائماً به اوامر خدا گوش داده و زندگی پاک و خداپسندانهای داشته باشند، زندگیشان شبيه کسانی است که به اين دنيا تعلق دارند. گدائی را در نظر بگيريد که با پسر يگانۀ پادشاه آشنا میشود و به قصر پادشاه راه میيابد. پادشاه بخاطر پسرش، آن گدا را به فرزندی خود میپذيرد و بدين ترتيب آن گدا از تمام مزايای فرزند پادشاه بودن بهرهمند میشود. اما بعد از گذشت مدتی، آن گدای سابق هوس میکند سری به خيابانهای کثيف بزند و با ساير دوستانش گدائی کند. پس او از قصر پادشاه بيرون میرود و مشغول گدائی میشود! اين شخص با وجود اينکه قانوناً از تمام مزايای فرزند پادشاه بودن بهرهمند شده است عملاً از اين مزايا استفاده نمیکند.
برادران و خواهران مسيحی، ما و شما از نظر روحانی گدا بوديم، اما در اثر ايمان و اعتماد به مسيح، لطف خدا شامل حال ما گرديد و حالا فرزندان او هستيم. خدا مايل است فرزندانش دائماً او را اطاعت کنند و از برکاتش لبريز باشند. اما متأسفانه بعضی از مسيحيان، مثل کسانی که به خدا تعلق ندارند زندگی میکنند و بهمين دليل زندگیشان پاک و خداپسندانه نيست. حالا بخوبی متوجه شديد که مسيحيان نفسانی چه کسانی هستند؟ شايد بعضی از شما که اين مقاله را میخوانيد جزو همين اشخاص باشيد. اگر اينطور است میخواهيم سؤالی از شما بکنيم. آيا زندگی در قصر پادشاه بهتر از گدائی کردن در خيابانهای کثيف نيست؟ فرزندان خدا، میبايست خود را از اعمال گناهآلود جدا سازند. ما مسيحيان بايد از روحالقدس پيروی کنيم و زندگی ما بطور کامل تحت اختيار مسيح باشد. اگر هر فرد مسيحی بياری روح خدا، اعمال جسمانی را سرکوب کند، ميوههای روحالقدس در زندگی او بخوبی ديده میشوند. ثمرات روحالقدس بر اساس غلاطيان فصل پنجم، آيات ٢٢ و ٢٣ عبارتند از: محبت، خوشی، آرامش، بردباری، مهربانی، خيرخواهی، وفاداری، فروتنی و خويشتنداری.
خوب است که اکنون در حضور پدر آسمانی خود زانو بزنيد و گناهان خود را به او اعتراف کنيد. کلام خدا در اول يوحنا فصل اول، آيۀ ٩ میفرمايد: "اما اگر گناهان خود را به او اعتراف نماييم، میتوانيم اطمينان داشته باشيم که او ما را میبخشد و از هر ناراستی پاک میسازد. اين کار خدا کاملاً منصفانه و درست است، زيرا عيسی مسيح برای شستن و پاک کردن گناهان ما، جان خود را فدا کرده است". از اين به بعد، پيوسته تحت فرمان روحالقدس بسر ببريد و بهيچوجه خواهشهای نفس را ارضاء نکنيد. کلام خدا به ايمانداران به مسيح در روميان فصل دوازدهم، آيۀ ١ میفرمايد: ". . . بدنهای خود را بعنوان قربانی زنده و مقدس که پسنديدۀ خداست به او تقديم کنيد . . .". بله، شايسته است در مقابل آن کاری که خدا برای شما کرده است اينطور او را عبادت و خدمت کنيد.
گروه سوم يعنی مسيحيان روحانی، اشخاصی هستند که زندگیشان کاملاً تحت اختيار مسيح است. کلام خدا دربارۀ اين اشخاص میفرمايد: "شخص روحانی هر چيز را تشخيص میدهد و درک میکند . . ." (اول قرنتيان فصل دوم، آيۀ ١٥). مسيحيان روحانی، مطيع روح خدا میباشند و کسانيکه مطيع روح خدا هستند در فکر چيزهای روحانی میباشند و زندگی آنان خداپسندانه است. کلام خدا در غلاطيان فصل پنجم، آيۀ ١٧ میفرمايد: "تمايلات نفسانی برخلاف روحالقدس و آرزوهای روحالقدس برخلاف طبيعت نفسانی است و اين دو مخالف يکديگرند، بطوريکه شما نمیتوانيد آنچه را دلتان میخواهد انجام دهيد". در کلام خدا به ما مسيحيان توصيه شده است که به اوامر روح پاک خدا گوش دهيم. وقتی ما روح پاک خدا را اطاعت میکنيم و میخواهيم چيزهای خوبی را که او به ما میگويد انجام دهيم، اميال طبيعی ما به مخالفت میپردازند. اين دو نيرو، مدام در ما در حال کشمکش هستند و میخواهند بر ارادۀ ما مسلط شوند. بر اساس کلام خدا اعمال طبيعت نفسانی عبارتند از: "زنا و انحرافات جنسی و بیعفتی، بتپرستی و جادوگری و احضار ارواح، دشمنی و دو بهم زنی، کينهتوزی و خشم، خودخواهی و نفعطلبی، شکايت و انتقاد و بهانهجويی، در اشتباه دانستن ديگران و بر حق شمردن خود و اعضای گروه خود، حسادت و آدمکشی، مستی و عياشی و چيزهايی از اين قبيل" (غلاطيان فصل پنجم، آيات ١٩ تا٢١). شخصی که زندگیاش کاملاً تحت اختيار مسيح است، خواهشهای نفس را ارضاء نمیکند بلکه همواره به اوامر روحالقدس گوش میدهد و اطاعت مینمايد. اگر روح خدا منشأ زندگی ما است، لازم است که هدايت او را در تمام قسمتهای زندگی خود بپذيريم.
برادر و خواهر گرامی، خدا مايل است تمام کسانی که عيسی مسيح را بعنوان يگانه منجی خود پذيرفتهاند، زندگی خود را بطور کامل تحت اختيار او قرار دهند. پولس رسول در نامه به کولسيان نوشت: "پس همانطوری که روزی مسيح عيسی را بعنوان خداوند خود پذيرفتيد اکنون هميشه در اتحاد با او زندگی کنيد. در او ريشه بگيريد و رشد کنيد. همانگونه که تعليم يافتيد در ايمان استوار باشيد و در ستايش خدا برای ديگران نمونه باشيد" (کولسيان فصل دوم، آيات ٦ و ٧).
اميدواريم با خواندن اين مقاله متوجه شده باشيد که زندگی تحت اختيار مسيح چه نوع زندگیای است. دعای ما اين است که، تمام خوانندگان غير مسيحی، از راه ايمان به عيسی مسيح خداوند، صاحب زندگی جاويد شوند و او را با سرسپردگی پيروی کنند. همچنين، تمام مسيحيان نفسانی نيز به گناهان دانستۀ خود اعتراف کنند و زندگی خود را بطور کامل تحت اختيار مسيح بگذارند و دائماً از روح پاک خدا پيروی کنند. و بالاخره، تمام خوانندگانی که مسيحی روحانی هستند به هيچوجه خواهشهای نفس را ارضاء نکنند و پيوسته مطيع روح خدا و از روحالقدس پر و لبريز باشند.